فلسفه

چرا فانتزی سازی خوب نیست؟

چرا فانتزی‌سازی خوب نیست؟

چرا فانتزی‌سازی خوب نیست؟ این پرسش در نگاه نخست شاید ساده و پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما در ژرفای آن، حقیقتی تلخ و مسموم خفته است. فانتزی‌سازی، این بازی کودکانه‌ی ذهن، گویی آفتی است که به ریشه‌های واقعیت می‌زند و آن را از درون می‌پوساند. من، کسی که سال‌ها در این تباهی دست‌وپا زده‌ام، اکنون در سی‌ویک‌سالگی درمی‌یابم که این فریبِ ذهن، نه بازی‌ای بی‌ضرر، که زنجیری است که روح مرا سال‌ها در بند خود نگاه داشته.

از کودکی، ذهن من به دنیایی خیالی پناه برده بود، گویی که جهان واقعی، با همه‌ی خشونت و بی‌رحمی خود، جایی برای زیستن نداشت. من خود را ابرقهرمانی می‌دیدم که باید دنیا را نجات دهد. اما اینک، در این برهوت زندگی، به تلخی آموخته‌ام که دنیا نیازی به نجات ندارد. این من بودم که باید از این خیال‌بافی‌های بیمارگونه برمی‌خاستم و خود را از این زنجیرهای وهم‌آلود رها می‌کردم.این فانتزی‌سازی‌ها، همچون افیونی که آرام‌آرام روح را می‌بلعد، از همان کودکی در من ریشه دواندند.

کارتون‌ها و فیلم‌هایی که می‌دیدم، داستان‌هایی که از شاهزاده‌ها و پرنسس‌ها حکایت می‌کردند، مرا به جهانی کشاندند که در آن، هر چیزی ممکن بود، اما هیچ‌چیز واقعی نبود. والت دیزنی، این صنعت‌گر رؤیاها، گویی کارگاهی از توهمات ساخته بود که ذهن کودکان را تسخیر می‌کرد. زنان کوچک، با دیدن این انیمیشن‌ها، خود را پرنسس‌هایی می‌پنداشتند که تقدیرشان در قصرها رقم خورده و شاهزاده‌ای قرار است روزی از راه برسد و آن‌ها را از این جهان خاکی به بهشتی دست‌نیافتنی ببرد.

اما آیا این شاهزاده‌ها وجود دارند؟ آیا این رؤیاها چیزی جز سرابی فریبنده‌اند که روح را تشنه‌تر می‌کنند؟کیرکگارد می‌گوید: “دلهره، آگاهی روح به آزادی خویش است.” اما این فانتزی‌سازی‌ها، ما را از این دلهره، از این آگاهی می‌گریزانند. آن‌ها ما را در جهانی خیالی محبوس می‌کنند، جایی که آزادی، نه به معنای واقعی کلمه، که در قید و بند رؤیاهای دروغین تعریف می‌شود.

به همین دلیل است که بسیاری از زنان، هنوز در میانسالی نیز، در انتظار شاهزاده‌ای خیالی هستند که هرگز از راه نخواهد رسید.اصلاً این مفهوم “نیمه‌ی گمشده” از کجا آمده است؟ افلاطون در “ضیافت” از روح‌های دوپاره سخن می‌گوید، از آن‌که هر انسانی در پی یافتن نیمه‌ی دیگر خویش است. اما این افسانه، چیزی جز توجیهی برای تنهایی انسان نیست.

نیچه به درستی می‌گوید: “ما به دروغ‌هایی نیاز داریم که زندگی را برایمان قابل‌تحمل کنند.” و این ایده‌ی نیمه‌ی گمشده، یکی از همین دروغ‌هاست. دروغی که ما را از رویارویی با حقیقت وجودی‌مان بازمی‌دارد و ما را در جستجوی چیزی می‌فرستد که هرگز وجود نداشته است.فانتزی‌سازی، نه تنها ما را از واقعیت می‌گریزاند، بلکه ما را از خودمان نیز دور می‌کند.

هدایت در “بوف کور” می‌نویسد: “در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد.” و شاید یکی از این زخم‌ها، همین فانتزی‌هایی باشد که ما را از واقعیت جدا می‌کنند، زخمی که به ظاهر شیرین است، اما در ژرفای خود، تلخ‌تر از زهر.بیایید حقیقت را بپذیریم: هیچ شاهزاده‌ای در راه نیست. هیچ نیمه‌ی گمشده‌ای وجود ندارد. ما، تنها و گم‌گشته، در این جهان سرد و بی‌رحم پرتاب شده‌ایم.

اما این تنهایی، این گم‌گشتگی، همان چیزی است که کیرکگارد آن را راهی به سوی آزادی می‌داند. او می‌گوید: “تنها با پذیرش پوچی، می‌توان به معنا دست یافت.” و این همان کاری است که باید انجام دهیم: پذیرش واقعیت، هرچند سخت و دردناک باشد.پس بیدار شویم. این زنجیرهای خیالی را پاره کنیم و با حقیقت روبه‌رو شویم. نیچه می‌گوید: “آن‌چه مرا نمی‌کشد، قوی‌ترم می‌کند.” و شاید، این مواجهه با واقعیت، همان چیزی باشد که ما را از این خواب دروغین بیدار می‌کند و به ما توانایی زیستن در جهانی حقیقی را می‌دهد.

author-avatar

About Maziyar ID

I am Maziyar Moradi, but you may call me Maziyar ID. In the tapestry of existence, I find my purpose as a passionate researcher, dedicating much of my life to aiding others in their academic, professional, and personal pursuits. While my curriculum vitae may not yet reflect the depth of my commitment, my resolve to support individuals remains unwavering and steadfast. In the boundless realm of ideas, I thrive on the quest for innovation, relishing the opportunity to share discoveries with the world. My contributions to platforms such as vitrined.com, yesoal.com, teznevisan7.com, and bluethesis.com serve as conduits for this passion. Through my engagement with Innovations For Energy, I delve into groundbreaking research that aspires to forge meaningful change in our societal landscape. My heart also beats for the realms of philosophy and literature, where I find solace and inspiration. In the quiet recesses of my mind, I am penning my own books, weaving narratives that seek to inspire and provoke thought. I am preparing to embark on a new venture—a YouTube channel—where I hope to share my insights and ignite a spark of inspiration in others. Equipped with a robust skill set in SEO, digital marketing, and programming, I navigate the intricate digital landscape with purpose, aiming to reach and assist a wider audience. My academic background includes a master’s degree in Clinical Psychology and a bachelor’s in English Literature, a synthesis that blends my affinity for research with the art of expression. Above all, I am genuinely dedicated to making a positive impact in the lives of others. I carry a special fondness for cats, creatures whose quiet companionship often mirrors the complexities of our own existence. Eager to explore new and innovative ideas, I look forward to continuing this journey of helping others while expanding my own horizons.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *